یعنی غربت حسین!!
می خواست او را عقب بکشد
اما کسی نداشت!
اذان با صدای علی اکبر
سپاه را بهم می ریزد...
الله اکبرش را اصحاب حسین
علی اکبر می شنوند!!!
با همان تیرهای آلوده..
بعد ...
باخود می گفت
"چه خوب شد
حالا حسین، کمی شبیه
حسن شده"
"کجا بهتر از چشمان عباس..."
تیرها به یکدیگر می گویند.