دیگران را
با نیزه دور می کرد...
کوفیان گفتند
"این کیست از حسین محافظت می کند؟!"
خبر آوردند
خودی است!
می خواهد سر حسین را
از دست ندهد!!
سند:
تاریخ طبری ج 5 ص 453
دیگران را
با نیزه دور می کرد...
کوفیان گفتند
"این کیست از حسین محافظت می کند؟!"
خبر آوردند
خودی است!
می خواهد سر حسین را
از دست ندهد!!
سند:
تاریخ طبری ج 5 ص 453
از این است که
فقط برای تو
پا جفت کرده ایم حسین!!
جرات نزدیک شدن ندارند کوفیان...
اینجاست که سنگ زدن به کارشان آمد...
قطره قطره می چکد...
گمان کرده اند مشک آب است...
حرمله حل مسئله می کند...
بعد از پرتاب تیر، باخنده می گوید...
"نترسید، قنداقه ی شیرخواره بود..."
فقط آب!
...
باور ندارید
این دو دست باشد پیش شما
فقط آب!
...
تیرهایتان به روی دیده
فقط آب
آب! "
...!
و بعد
صدای حسین بلند شد
فقط آه!!
چهار هزار تیر انداز نشانه می گیرند او را...