علی رفت میدان و
محمد برگشت...
این است راز
"...یا بنی هات لسانک"
کوفیان دل به حسین دادند و
سر از حسین بردند...!
تاریخ نوشت:
... و به او گفتیم حسین
دلهای کوفیان با شماست؛
اما شمشیرهایشان علیه شما!
کتاب «دلائل الامامة»
غدیر
پشت سر
و پیش رو محرم است
من میان
این دو واقعه هنوز
بی تعارف از خودم
سوال می کنم
در زبان که هیچ!
سبک زندگی من
غدیری است؟
یا سقیفه ایی؟
زندگی من
پوشش و نماز و شادی ام
غصه ها و بازی ها و خلوتم
بنی امیه ایی است؟
یا شبیه خاندانِ
عصمت و طهارت است...؟
جواب روشن است و تلخ
پیک بود
گفت حسین
کوفیان زبانشان
با شماست ولی
ولی همان و...
نیزه و سر و
شهرها
یکی یکی
همان...
دست بابا را در غدیر بالا برد و
دست پسر را
روی منبر مسجدالنبی
و بعد خبر دادن از جانشینی اش
گفته بود
او را می کشید
آن هم با لب تشنه
چقدر برای
حسین
اشک ریخته بود
محمد