سبزی غدیر
از سرخی خونِ
حسین است
کوفیان
برای تلافی
آن همه خوبی حسین
امدند کربلا
و هدیه های خود
یکی یکی
می برند
سمت قتلگاه...
تیرها
نیزه ها
سنگ ها
سه شعبه ها
هر چه بود در توانشان
کم نذاشتند برای حضرت خوب ها
و خوبی های کربلا...
دست بابا را در غدیر بالا برد و
دست پسر را
روی منبر مسجدالنبی
و بعد خبر دادن از جانشینی اش
گفته بود
او را می کشید
آن هم با لب تشنه
چقدر برای
حسین
اشک ریخته بود
محمد
روز غدیر
یکی از زیباترین
لحظه های زندگی فاطمه بود
دارد می رود خیمۀ همسرش
تا با او بیعت کند
به جانشینی
پدرش...
شیطان
در غدیر آدم
سر تعظیم فرود نیاورد و
فرزندانش هم
در غدیر علی....
پی نوشت:
آنان که پذیرفتند
فرشته اند
یعنی همین
شیعیان
مضمون روایتی از امام رضا
عوالم: ج 3:15 ص 224.
امروز
من و تو
صدا می زنیم او را
و بیعت می کنیم با علی
و این یعنی
مقصود پیامبر
از برپایی غدیر
امروز ما بود
پس گور پدر آنها
که دیروز
حرمت علی و
غدیر را
پاس نداشتند
سقفیه یعنی
عهد کردند با خدایگانشان
تا شیرینی غدیر را
به دهان علی
تلخ کنند...
بعد پیامبر
یقین پیدا کرد فاطمه
تا خون مقدسی
ریخته نشود
پای غدیر
غدیر ماندنی نیست
و چه خونی
پاکتر از
خون او و
محسنش...
هر روز پیامبر
همین شده بود
اعلام جانشینی علی...
و غدیر ،جمع تمام آن روزها بود