در تالار قصر
علی بن الحسین
فقط با یک جمله
بهم ریخت
بزم یزید و یزیدیان را
«اگر پیامبر،
ما را بدین حالت میدید
چه میکرد؟!»
در تالار قصر
علی بن الحسین
فقط با یک جمله
بهم ریخت
بزم یزید و یزیدیان را
«اگر پیامبر،
ما را بدین حالت میدید
چه میکرد؟!»
پسر طلحه
در کوچه های شام
به علی بن الحسین
با نیشخند گفت
"چه کسی پیروز شد؟"
اقا با سربلندی جوابش داد
"در اذان و اقامۀ نمازت
خواهی فهمید.."
پیالۀ حرم
کف دست تو بود.
بی دلیل نیست
اول دستها را زدند
بعد رفتند
سراغ مشک.
حتی اگر اب
به خیمه می رسید
بچه ها ، بی دست تو
لب نمی زدند عباس...
او ساقی
ادب است و
وفا و عشق...
با مشک پر رفت
سوی کوفیان.
هیچ وقت
مشک عباس
خالی نبود.
اما حیف از جماعتی
که تشنه نبودند.
یعنی عباس بود
ولی عطش نبود...!
وقتی راه حسین را بست
تازه فهمیدم حُر می خواست
به هر قیمتی حسینی شود!