قتلگاه حسین
نتیجه وقتی است
که از مخلوق
بیش از خالق بترسیم!
تا پا به میدان گذاشتی
ملائک بی قرار
خود را رساندند
به حسین
"تو را به خودت قسم
اذن جنگ بده مولا
طاقت نداریم ببینیم
تا شبه پیغمبر را بکشند"
و حضرت با سکوتی و لبخندی و
یک اقیانوس آرامش فرمود
"می خواهم او را
کشته ببینم
برای خدا...
دست از سرش
بردارید..."
علی اکبرا
تو می جنگی و
سپاهیان کوفه
بی خود از خود
احسنت می گویند و
برایت تکبیر سر می دهند!
کوفیان را دارم می بینم
برای کشته شدن به دست تو
با هم چه دعوایی می کنند!
به شصت
رسیده بود
ولی صورتش
چین نداشت پیغمبر
تا از شباهت بندازند
شبه پیغمبر را
پر چین کردند
صورتش را...
در تاریخ خوانده ام
شب عاشورا
30 ایرانی خود را
به حسین رسانده اند
خدا را چه دیدی
شاید تو هم
یکی از آنان
بوده ایی!