این اشک ها

اشک بر تو 

فرار می کند از

چشم من!

شاید اصلا

این  اشک ها

برای همین است

دقت کوفیان!

این همه

دقت در کشتن تو!

این اولین بار بود

این همه دقیق 

شده بودند

کوفیان!

پی نوشت:

دقیق کن مرا

در خودت

زندگی ام

بوی گند

کوفه

میدهد!

رباب و حسین

بعد تو

زیر سایه نرفت

به یکسال نکشید

دق کرد از فراق عشق

آری رباب مجنون و

حسین لیلی است

شب به خیر

شب به خیر عمه

و سه ساله پر...!

عملیات محرم

چند وقتی 

می شود زیاد

که سپاه گناه

فرات عشق تو را

محاصره کرده است

باید به خط بزنم

 فقط هم

شدنی است این

با توبه و اشک  و دعا

عملیات آزادسازی

خودم از بند شهوات

عملیات محرم و

رمز هم همان 

رمز یازهرا...!

اشک نیست

این چشم نیست

 اشک نیست

مشک است مشک

راه عباس ادامه دارد...

دیپلماسی عاشورا

بس عبوس بود

مقابل دشمنان خدا

عباس نام گرفت

تا بفهماند ما را

دیپلماسی عاشورا

قهقه و خنده با 

یزیدیان زمان

نیست...

امام نامه های دنیا

محرم آمد و

من نیامده ام هنوز 

دل دل می کند دلم بدجور

امان از امان نامه های دنیا!

شمارش معکوس

شب اول رسید و

شمارش معکوس

تا قتلگاه آغاز...

من همان جهل!

تا جهل نباشد

تو قیام کردی و

من همان جهل!

یعنی مقتولی که عاشق

قاتل خویش است 

پی نوشت:

_{«وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ}

_{جان خود را در راه تو داد؛}

 _{لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ»؛} 

 _{تا بندگانت را از جهالت برهاند.}