یازده سال داشت و
در دفاع از حسین
شد شهید...
تا برای دفاع از ولایت
بهانه ها را
از من بگیرد...
شب پنج محرم شب عبدالله بن حسن
یازده سال داشت و
در دفاع از حسین
شد شهید...
تا برای دفاع از ولایت
بهانه ها را
از من بگیرد...
شب پنج محرم شب عبدالله بن حسن
عمری
سنگ خدا را
به سینه زدی و
حالا وقتش رسیده بود
بزند سنگ را به پیشانی...!
آن اندازه که به آفات عزاداری پرداخت
اگر به افات اخلاقی اش پرداخته بود
حالا باید صدایش می زدند
"آیت الله..."
از عاشورا
فقط مبارزه با
آفات عزاداری را
بلد شده اند بعضی ها...!
این را فهمیده ام
از 4 هزار کماندار کوفی
نزدیک شدن به تو
محال بود عباس
نمایشگاهی از تو
درست کردند کوفیان...
فقط و فقط برای حسین!
مشک/دست/دست/چشم/خون
و سری/افناده این سو
از عمود آهن...
یک دنیا خجالت/قول/آب/سکینه
و انتظار رباب و عطش شش ماهه/