به قرآن دلداری داد
با رفتن به روی نیزه ها
می خواست بگوید
صفین تو را
کربلا مرا
این غصه خوردن
ندارد که...
فرات خودش را
بست بر شما...!
از وقتی شنید که آمده اند
سرت را زیر آب کنند!
قرآن امام حاضر است!
چه کردیم با او؟
که حالا دم از
امام غائب می زنیم!