از نامش پرسیدند
می گفت :
محمدبن عبدالله
از نامش پرسیدند
می گفت :
محمدبن عبدالله
تبدیل به شکست کردند دنیاطلبان.
......................................................پی نوشت:
50نفری که تنگه را به عشق جمع کردن غنیمت جنگی رها کردند.
یادی از کربلا کرد
دندان و پیشانی اش را شکستند...
شیطان درون و بیرونم با هم متحد شدند
و جنگ احزابی تدارک دیده اند...
من از قبیله سلمانم
به پیشنهاد او می خواهم
حفر کنم خندقی
یا محمد کمکم می کنی؟
پولهایی که از زدوبندهای سیاسی سقیفه به دست آمد
می شود جایزه کشتن پسر پیغمبر در کربلا...
خیمه ها را متصل بهم نصب کنند
و این پیامی است روشن برای هیئت ها...
و با خود می اندیشم گویا
از همان اول
کوفیان قصد کشتن حسین را داشتند
و با نامه هایشان او را به قتلگاه کشیدند...
نماز عشا را به امامت ابن زیاد بجا اوردند...
شبیه دین داری امروز ماست
نه؟