داستان پیر غلامی

با حسین

کسی پیر نمیشود

داستان پیر غلامی

افسانه است!

محافظ حسین

کوچکترین
محافظ دنیا
لقب گرفت
وقتی که
خود را پرت کرد
جلوی ان سه شعبه...
شش ماهه بود ولی
شده بود مسول جان امام...

شرط بندی کوفیان

فاصله خیلی بود
بنگاه های شرط بندی کوفه
پول کلانی به جیب زدند
هیچ کس فکرش را نمی کرد
حرمله درست بزند
در گلوی شش ماهه

فرقی نمی کند

حسینی که نباشی

نماز یا زنا

فرقی نمی کند

عامِلَةٌ ناصِبَةٌ

تَصْلى‏ ناراً حامِیَةً

^{غاشیه 3 و 4}

سیراب کردن کافر

باشد قبول

اصلا حسین

به حکم

مفتی های شام

کافر و از دین خارج شده

ولی مگر پیامبر خدا نفرمود

سیراب کردن کافر

مستحب است.

 فروع کافی 57:4. 

پشت به شما

حسین جان

پشت به شما نکرده ایم

بلکه پشتمان به شما 

گرم است

درب خانه خدا...!

خط و نشان

حسین
جسم تو را
سمت خیمه ها می برد
و تو با پا
روی زمین
برای دشمنانش
خط و نشان می کشی
پی نوشت:
یا قاسم بن الحسن

اسبها متوسل

جسمش ضریح شد و
اسبها متوسل
به پیکرش!

مقاتل

مقاتل هم
پای روضه ی تو
کم می اورند حسین...

راز عشق

حسین رفت

تا خدا بماند

حالا راز عشق خدا

به حسین را

می فهمی؟