دست به دامانش شدند...
و فرعون شبانگاه تنها به میان رود نیل می رود
دستهایش رو به آسمان :
خدایا! می دانی که می دانم
هیچ کس جز تو نمی تواند، برگرداند آب نیل را
خدایا نیل را پر آب کن
و صبح
نیل لبالب از آب
دست به دامانش شدند...
و فرعون شبانگاه تنها به میان رود نیل می رود
دستهایش رو به آسمان :
خدایا! می دانی که می دانم
هیچ کس جز تو نمی تواند، برگرداند آب نیل را
خدایا نیل را پر آب کن
و صبح
نیل لبالب از آب
دعا می کرد موسى
آمین می گفت برادرش هارون
دعا کنم
چه کسی آمین می گوید؟
جواب آمد
در پیشگاه او کدام گناه، کبیره نیست؟!!!
و شروع به شمردن کرده است
و باید قایم شوم
ولی جایی نیست!
صفورا
دختر شعیب بود همسر موسى
فریبش دادند و با وصی خدا جنگید
لشکرش یکصد هزار نفر
شکست خورد و شد اسیر
یوشع آزادش ساخت و فرمود:
در ان دنیا شکایت می کنم از تو به موسی
صفورا گفت
حتى بهشتی شوم خجالت می کشم در چهره پیغمبر خدا نگاه کنم
و چقدر این داستان شبیه داستان عایشه است بانی جنگ جمل!!
با دختر لوط ازدواج کرد
و ثمره این ازدواج شد نسلى بسیار بود
و نامیدنشان
اهل مدین
آنان ابراهیم زاده بودند
اما هلاکت شد نصیبشان!
می نشستند در کمین
هرکس قصد داشت ایمان بیاورد به شعیب
تهدیدش می کردند به مرگ