خدا حسین را برای من
و زینب را برای تو آفرید!!
که تازه نگاهی به پرونده ام انداخت...
خدایا این "زودقضاوت کردن" را
بُکش که ما را کُشت!
داشت خدایش را برایم
ثابت می کرد!
ماژیک بیچاره هم
به "اَتهِ مَتّهِ "کردن افتاده بود!!
گفتم "بی ادبی نباشد
اما دنبال خدایی میگردم
که بی مقدمه اثبات شود
نه با این همه صغری و کبری!"
امتحانت کنیم
دعا کردیم...!!
خواستی
امتحانمان کنی
مستجاب نکردی ..!!
صدایش در نیامد
حالا این نگهبان محله
شبها دمارمان را درآورده با این سوتش!
جگرشیر دارند
اینان که نماز را فرادی می خوانند
خودم را لابه لای مردم قایم می کنم
نعمتی است نماز جماعت هم...
و تو خدا را...
تو بهترین هدیه بودی یا خدا؟
گفتی "خلقت بازیچه نیست"
قبول!
اما
ما که اسباب بازیت هستیم دیگر نه؟!