وقتی کربلا تمام نشد...
کینه هایشان...
داستان تلخ اسارت را
رقم زدند!
کوفیان فهمیده بودند
آرزوی زینب هم
شهادت است
برای همین
گفتند "فقط اسارت..."
امروز خیلی ها
شمع روشن کردند
به یاد شام غریبانت...!
و کوفیان جای شمع...
خیمه هایت را...
دعوا شده بین تیرها....
یکی می گوید:
گلو برای من!
دیگری می گوید:
"قلب حسین برای من"
و این تیر هم
بدجور به دهانت زل زده....!
حسین رفت
تا برایمان باز کند!
راه رفتن
تا خدا را
منتظر چه هستیم پس
بسم الله...