شب نوزدهم

محاسنش را

خونی می کند

یاد آن رمضان

که بابا می گفت

"محاسنم

خونی می شود

حسین..."

یاد شب نوزدهم

شب ضربت

مرور می شود

تمام اینها برای او

کجا بهتر از

قتلگاه!؟

او همیشه

مقتدایش

علی است

حتی در

محاسن خونی!

خاطرۀ شمشیرِ

عمود آهن

آمده بود کربلا

تا زنده کند

خاطرۀ شمشیرِ

ابن ملجم را

ترور علی

سقیفه
طرح ترور علی بود
که با شهامت زهرا
خنثی شد
ببخشید
با شهادتش!

به جرم جهاد

علی را
کنار گذاشتند
به جرم جهاد
با پدر و برادران کافرشان!
به این امید که شاید
 دِین خود را
ادا کرده باشند
به اجداد کافرشان

امیرالمظلومین

خدا تو را

امیر المومنین خواسته بود

مردم تو را

امیرالمظلومین خواستند!

هر چه داشت شکست

سد کینه بر

علی و فاطمه

محمد است

تاکه رفت

سد شکست

در شکست

سینه ایی شکست

گریۀ پیغمبر

برای گریۀ پیغمبر کافی است

نگاه کند به سرت

یا محاسنت

حیدر

مثلث عشق

روزی

روزگاری

خدا بود و

مثلث عشقش

محمد،علی،خدیجه

10 رمضان - وفات حضرت خدیجه کبری(س)

ام المومنین

علی امیر المومنین و

خدیجه ام المومنین

و این هردو را

غصب کردند

حسودان...

10 رمضان - وفات حضرت خدیجه کبری(س)

راز چاه

از دردهای دلش می گفت
اشک جمع شده بود
گوشۀ چشم زمین!
اهل مدینه نفهمیدند
راز چاه و علی را...