در نماز
تلاش می کنیم
تعداد رکعات از دستمان در نرود!!
این تلاش را بپذیر از ما...
و صورت به شیشه ی پنجره چسبیده...
روزها را می بینم که در ایستگاه
با دستمال های سفید و سیاه
برایم دست تکان می دهند...
با شما به اشتراک می گذارم
درست و غلطش بماند برای بعد
"گاهی گمان می کنم
خدا با ملائک سر ما شرط بندی می کند!!"
همه ی اقوام دور هم جمع شوند...
عزیزی را پیش خود می برد...
تا صله ی رحم زوری باشد
مراسم خاک سپاری و ختمش!!
روی سرش...
از بیماری گرفته تا مرگ...
تا مبادا در لاک خود فرو برود
لاکی به نام اومانیسم!!