۲۶۲ مطلب با موضوع «اهل بیت :: امام حسین(ع) :: حضرت عباس(ع)» ثبت شده است
قرار بر این میشود
حسین دشمن را به خود مشغول کند
و عباس با استفاده از این فرصت
آبی بیاورد برای بچه ها...
اینجاست که عباس
خود را سرزنش می کند!
چرا که حسین زخم ها میخورد
اما آبی به خیمه نرسیده است
۲۳ مهر ۹۱ ، ۰۰:۵۴
۵
۰
عین لام
شنیده بودند
عباس سقاست
از عمد آب را بستند!
فقط برای بی آبرو کردن سقا !!
۲۳ مهر ۹۱ ، ۰۰:۴۹
۴
۰
عین لام
از خجالت آب شد عباس
با خود میگفت "سقا باشی و بی آب..."
۲۲ مهر ۹۱ ، ۰۰:۰۲
۴
۰
عین لام
باید سبکتر شود...
چیزی برای انداختن
جز دستانش پیدا نمی کند!
حالا سرعتش بیشتر هم شده است
حتی باد هم به گردش نمی رسد!
اما ناگهان در بهت همه
«فَوَقَفَ الْعَبَّاسُ (ع)»؛
عباس می ایستد!
چرایش را از مَشکی
که تیر خورده باید پرسید!!
۲۱ مهر ۹۱ ، ۲۳:۰۸
۵
۰
عین لام
عباس تنهایی حسین را دید
و همین کافی بود
برای جان دادنش...!
۲۱ مهر ۹۱ ، ۲۲:۴۷
۵
۰
عین لام
با شهادت
مدال "برادری" اش
را از فاطمه می گیرد عباس
و زیباترین سرود زندگی اش را
زمزمه می کند با ترنم:
"یا اخا ادرک اخا"
۲۱ مهر ۹۱ ، ۲۲:۲۹
۱
۰
عین لام
گفته اند بی گناه پای دار می رود
اما سر دار نمی رود!
این حرف شاید تا قبل کربلا درست بود
اما از بعد عاشورا غلط بودنش آشکار شد!
چرا که همه دیدند
سر بی گناه بر چوبه ی دار هم رفت...!
۲۱ مهر ۹۱ ، ۰۱:۲۳
۱
۰
عین لام
حرف ها دارد این نکته...!
سر عباس را
"حرمله" به کوفه می برد!
۱۹ مهر ۹۱ ، ۰۰:۳۹
۱
۰
عین لام
برای عباس برنامه ی کوفیان این بود
کوتاه کردن دستش از دامان حسین!
امان نامه که نشد
به شمشیر متوسل شدند!
۱۸ مهر ۹۱ ، ۲۲:۱۵
۱
۰
عین لام
قرارشان عصر تاسوعا بود
سپاه کوفه را، برق نگاهِ
"عباس" میخ کوب کرد!
۱۷ مهر ۹۱ ، ۰۰:۰۷
۲
۰
عین لام