شهید نامیدند و
ابن زیاد در یادواره ی چندین هزارشهید و سردار سپاه عمرسعد
کلنگ ساختمان بنیاد شهیدکوفه را به زمین می زند.
شهید نامیدند و
ابن زیاد در یادواره ی چندین هزارشهید و سردار سپاه عمرسعد
کلنگ ساختمان بنیاد شهیدکوفه را به زمین می زند.
در سپاه پسر نحس...
بر بالای بلندی،نظاره می کنند
کشتن حسین را
هم انان که یاری اش نمی کنند
قنوت گرفته اند، گریان
"حسین را یاری کن، خدایا"
پی نوشت:
انساب الاشراف 3/ 424
کارش را تمام کنید
این شد که زینب سیر حسینش را ندید...
کوفیان به جان هم افتاده اند...
ماجرا این است
همه می خواهد با صیدشان
عکسی به یادگار بیاندازند...
منبت کاری کردند حسین را...
کسی گفت "می توانم دهانش را ببندم
خرجش چند اشرفی است..."
بی درنگ چند کیسه انداختند پیش پایش
همه دیدند ناگهان نشست
تیری بر دهان حسین...
بیشتر خجالت کشید از خدا
حرفش این بود
"در راه تو کم است کم..."