چرا که او می داند
باید به چه بیاندیشد...
فقط کافی است آغاز کردن
کم و زیاد کردن
و پایان دادن به آن را
یاد بگیریم.
از نگاه من نویسنده ای است با خمیرمایه و دغدغه های تربیتی
که بیش از سیراب کردن تو را تشنه می کند...
عطش را از او بگیر
اما سیراب شدن را نه...
او بیش تر رازآلود می گوید و این مخاطب را کنجکاوتر می کند
قوت سوال های او بیش از جواب هایش هستند و
این بزرگترین آفت برای کسانی است که در او بمانند...
از خود می پرسیدم
چرا؟
جواب آمد
به همان دلیل که تو خدا را رها کردی
بعد آن همه خوبی!!!!
وقتی از جهل خود با خبر شد
***
جهل داشت که جهل از آگاهی اولین قدم آگاهی است.