سرش را پخش کردند بین همه!
یاد حسین و بچه هایش که افتادی
لب نزدی"
ببخش این مردم را
قصد جسارت ندارند اما
نه خود غافل می شوند از حسین
گمان کرده اند غفلت از حسین هم
در تو راه دارد
حتی برای لحظه ایی...!!
هیهات،هیهات
با پیراهنش می خواست
زود خون را پاک کند
تا خدا ندیده بگیرد.
باخود می گفت:
شاید هنوز امیدی باشد
بر هدایتشان....
از عراق سوغات چه باید؟!
یکی گفت "سر حسین!!"
گفت "این دو دست
پیش شما گرو باشد
بگذارید فقط
آب را برسانم به خیمه ها..."
بعد از حسین
زیر سایه نرفت رباب...!
بعد یکسال هق هق، دق کرد
الهۀ اندوه و غم