آنان که دیر رسیدند و چیزی گیرشان نیامد
برای خنک شدنِ دلشان
به آتش کشیدن خیمه گاه را
آنان که دیر رسیدند و چیزی گیرشان نیامد
برای خنک شدنِ دلشان
به آتش کشیدن خیمه گاه را
کوفیان را می بینی؟
چگونه دارند می دوند؟!
سواره ها ،پیاده ها را زیر می گیرند
همه همدیگر را هل می دهند و
زمین می زنند
تا زودتر از دیگران به خیمه ها برسند
30 هزار سربازی که شرم دارند
بی غنیمت به خانه هایشان باز گردند...
غوغایی است عجیب...
آتش جهنم به احترامش خاموش شد...
از همان روز
اهل دوزخ هم
عاشق حسین شدند...
سند زندۀ این ادعا
خودم هستم!!
منبع:
اعیان الشّیعة : ج 1، ص 562 - 510،
بحارالا نوار:، ج 43، ص 240 و 243.
بدجور کشتنش...
برای همین
آخرین عشقش را
از دیدگان ما
پنهان کرد
مگر خبر نداری؟
حسین راهی مکه شد...
پی نوشت:
به مناسبت روز حرکت امام از مکه به سوی مدینه
رها کردند...
گفتند "این هم سهم پرندگان و درندگان صحرا..."
سر کشیدن جامی شراب بود...
خدا به داد "زینب" برسد در شام!
ماموریت عباس رساندن آب به خیمه ها بوده
و در انتها با افسوس می گویند نشد!!!
اما ماجرا چیزی دیگری است
او قرار بود فدا شدن در راه حسین را
به دست ما برساند
و رساند...
.............به عبارتی دیگر:
محاسبه ی حرکت او بر مدار
واردات آب ، تحلیلی آبکی است...
او فقط به صادرات عشق حسین می اندیشد
آن هم در وسعتی بین المللی
محله ای است
با نام «دروازه ی کوفهـ»
زندان جدید و آخــر امام!
حسی می گوید
همین نـامها ، کار امام را ساخت
"دروازه"،"سر"،"کوفه"،"زندان"،"عمه"