بدجور کشتنش...
برای همین
آخرین عشقش را
از دیدگان ما
پنهان کرد
بدجور کشتنش...
برای همین
آخرین عشقش را
از دیدگان ما
پنهان کرد
مگر خبر نداری؟
حسین راهی مکه شد...
پی نوشت:
به مناسبت روز حرکت امام از مکه به سوی مدینه
رها کردند...
گفتند "این هم سهم پرندگان و درندگان صحرا..."
سر کشیدن جامی شراب بود...
خدا به داد "زینب" برسد در شام!
ماموریت عباس رساندن آب به خیمه ها بوده
و در انتها با افسوس می گویند نشد!!!
اما ماجرا چیزی دیگری است
او قرار بود فدا شدن در راه حسین را
به دست ما برساند
و رساند...
.............به عبارتی دیگر:
محاسبه ی حرکت او بر مدار
واردات آب ، تحلیلی آبکی است...
او فقط به صادرات عشق حسین می اندیشد
آن هم در وسعتی بین المللی
محله ای است
با نام «دروازه ی کوفهـ»
زندان جدید و آخــر امام!
حسی می گوید
همین نـامها ، کار امام را ساخت
"دروازه"،"سر"،"کوفه"،"زندان"،"عمه"
برای تو ریختیم
منت هم سرت گذاشتیم حسین
این اشک چه قابل داشت؟!
در روضه ات چراغ ها راخاموش کردیم
یعنی دلزده ایم از این نورهای مصنوعی!بر ما بتاب!
ای حقیقت نور!