عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۲۲۴۹ مطلب با موضوع «اهل بیت :: امام حسین(ع)» ثبت شده است

عطشان

فاطمه ،عطش عجیبی پیدا کرده است

پیامبر دعایی می خواند بر پیاله ای آب...

اشک در چشمان پیامبر بی  معنا نیست

نشانه های بارداری بر"عطشان" است.

۲۸ فروردين ۹۱ ، ۰۹:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

غم کاروان

غم کاروان از غارت  اسباب واثاثیه نبود

از این می سوختند و بغض کرده بودند

که به یغما رفته

گردن بند،چادر ،مقنعه و پیراهن زهرا...

۲۸ فروردين ۹۱ ، ۰۱:۴۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

مرگ،خوش به حالت

 از حسین فرار می کند مرگ

یعنی دلش نمی اید با او روبرو شود

می گوید "حیف است حسین..."

در این تعقیب وگریز

درنهایت  پیروزی با حسین است

مثل همیشه

 در کربلا مرگ را در آغوش می گیرد...

اینجاست که باید گفت خوش به حال مرگ...

۲۳ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۴۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

گوشواره

گوشواره غارت می شود/در کربلا با کشیدن/ در مدینه با کشیده..
۱۷ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۲۸ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
عین لام

عزاخانه

شنیده بودند

علی ،خانه اش را وقف عزا کرده است

تحمل دیدن عزاخانه را نداشتند

کمربستند به ویرانی اش...

...........پی نوشت:

مخالفین هیئت هاو روضه ها

فرزندان فکری اولی و دومی هستند.

۱۶ فروردين ۹۱ ، ۱۲:۲۸ ۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

شنودهای من از کربلا

غرق خون  کوفیان را صدا زد حسین:

بیش از این خدا را منتظر نگذارید...

نمی شنوید مگر

صدایم می زند...



۱۴ فروردين ۹۱ ، ۱۷:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

راز دستان علمدار

باور نمی کند ام البنین 

دستان تو را بریده اند

آری

باور کردنی نیست.

ماجرا چیز دیگریست

دشمن را دنبال خود کشانده ای...

و دستانت را

در دو نقطه  که امید یافتن آب است

رها می کنی

تا فرصتی پیش بیایید برای کندن زمین...

شاید قطره آبی...

۱۲ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۰۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

خون حسین

وقتی زمین را خون کوفیان فرا گرفت.

خون حسین را به آسمان می برند...

۱۰ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۳۱ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

12

12 ضربه حواله گلویش کرد

به نیت 12 امام.

........................پی نوشت:

مقتل الحسین ج 2 ص 35

۱۰ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۳۰ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سیاهی لشگر

 تماشاچی بود

نه سنگی نه تیری و نه نیزه ای زده بود

در خواب دید

رسول خدا را که تشتی مقابلش گذاشت

" خون حسین را

سرمه ی چشمت کن"

چنین کرد و نابینا شد

گفت :

به چه جرمی؟

فرمود:

جرم تو همین بس

که سیاهی لشگر دشمن بوده ای...

................پی نوشت:

سیاهی لشگر دشمن نیستیم؟

سند:لهوف 186



۱۰ فروردين ۹۱ ، ۱۴:۳۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام