و هیچ کس امیدی ندارد به حیات دوباره اش
می گویند گروه خونی دین نایاب است
چنین شد که حسین خونش را اهدا کرد!
و هیچ کس امیدی ندارد به حیات دوباره اش
می گویند گروه خونی دین نایاب است
چنین شد که حسین خونش را اهدا کرد!
چندسوال اشک اور
و نتیجه ای...
که خدا به دادمان برسد
لباس خونی ست..
پر از جای شمشیر و تیر و نیزه...
قیمتی هم نبوده
جامه ای کهنه...
قصدش را نمی فهمم
چرا به تن کرد پیراهنت را؟
فقط یک احتمال می دهم
می خواسته ادای تو را در بیاورد حسین
برای مسخره کردنت خوب انعام می دهند کوفیان!!!
.......................................پی نوشت:
مقدمات سوال با سند و معتبر
نتیجه حدس و گمان بنده است.
"از موجودی خزانه بگو"
مسئول خزانه داری یزید را گفتند.
گفت سر یریده حسین.
.....................................سند:
مثیرالاحزان ص 106
داشت می گفت
"ای قوم تنها این کودک برایم مانده..."
که لحنش عوض شد و گفت
"این را هم گرفتید..."
" ذوالجناح
تا تو تشنه ای
آب نمی نوشم!"
و جلوست به کربلا
ابن زیاد در کوفه عفو عمومی می دهد
تمام قاتلین، دزدان و مجرمان را می بخشند
و راهی کربلا می کنند.
................................پی نوشت:
زاییده ذهن بنده است.
سندی ندیدم.
همان گریه آسمان بود بر تو...
پی نوشت:.......................
شیخ صدوق کتاب النبوه ص 236-237