نه هفت سین
آنهم دومین حرف از حســـین است و بس!!
حوصله نداریم
حسین برایمان منبر برود!
تو او را کشتی.
کابوس شبهایش شده
لبخند اخرت.
و هیچ کس امیدی ندارد به حیات دوباره اش
می گویند گروه خونی دین نایاب است
چنین شد که حسین خونش را اهدا کرد!
چندسوال اشک اور
و نتیجه ای...
که خدا به دادمان برسد
لباس خونی ست..
پر از جای شمشیر و تیر و نیزه...
قیمتی هم نبوده
جامه ای کهنه...
قصدش را نمی فهمم
چرا به تن کرد پیراهنت را؟
فقط یک احتمال می دهم
می خواسته ادای تو را در بیاورد حسین
برای مسخره کردنت خوب انعام می دهند کوفیان!!!
.......................................پی نوشت:
مقدمات سوال با سند و معتبر
نتیجه حدس و گمان بنده است.
"از موجودی خزانه بگو"
مسئول خزانه داری یزید را گفتند.
گفت سر یریده حسین.
.....................................سند:
مثیرالاحزان ص 106