قنوت های نماز
رنگ و بوی تو را می گیرد
و دستانی که به آسمان کشیده شده اند
سن شهادت تو را نشان میدهد
یعنی 55 سالگی
قنوت های نماز
رنگ و بوی تو را می گیرد
و دستانی که به آسمان کشیده شده اند
سن شهادت تو را نشان میدهد
یعنی 55 سالگی
چیزی از محصولش
باقی نگذاشته بودند...
زانوی غم بغل گرفته بود
که شنید کسی سلامش می کند...
از جاکه برخاست
چشمش به جمال امام روشن شد...
قصه را گفت و غصه ای نماند برایش
آقا دعایش کرد و رفت...
هیچ سالی آن همه سود
عایدش نشد...
به برکت دعای موسی بن جعفر
پی نوشت:
الغرض دل من هم
آفت زده است شدید
دعایی محتاجم.
و گاو مرده را
با اشاره ای زنده کرد...
زن فریاد می زد
"عیسی بن مریم
عیسی بن مریم..."
امام خودش را بین جمعیت پنهان کرد
و باعجله از آنجا دور شد.
که به چشم دیده بود
نقل کرد و هارون نیز همانجا جانش را گرفت!
می گفت نباید کسی بو ببرد
از منزلت موسی بن جعفر!!
کبوتر به تازه عروسش گفت"
بعد از این آقای بر تخت نشسته
تو عشق منی!!"
موسی بن جعفر را می گفت کبوتر!
در روضه ات چراغ ها راخاموش کردیم
یعنی دلزده ایم از این نورهای مصنوعی!بر ما بتاب!
ای حقیقت نور!
آنقدر که به خنده می گفتند
"اینجا را ببینید
حسین بال در اورده است...
گویا می خواهد پرواز کند
تا جهنم پیش بابایش"
و بلند بلند می خندیدند
و باد همچنان تکان می داد پَر "تیرها" را
می گفت "به خدا قسم از نزد کسی آمده ام
که با مادر،خواهر ودخترش آمیزش می کند!"
پی نوشت:
الغدیر ج 10 ص 255
افتخار می کنیم به زنان قبیله یمان
چرا که هر کدامشان نذر کرده بود
"حسین" کشته شود!!!
10 شتر قربانی کنند...