خشک می شوم مثل دریاچه ی ارومیه...
وقتی با تعریف دیگران می نویسم
می شوم مثل زاینده رود...
که با سطل خیسش می کنند!!
وقتی برای تو می نویسم
می شوم خلیج فارس
آنقدر زیبا
که دیگران
نوشته هایم را
به اسم خود ثبت می کنند مثل خلیج عربی....
خشک می شوم مثل دریاچه ی ارومیه...
وقتی با تعریف دیگران می نویسم
می شوم مثل زاینده رود...
که با سطل خیسش می کنند!!
وقتی برای تو می نویسم
می شوم خلیج فارس
آنقدر زیبا
که دیگران
نوشته هایم را
به اسم خود ثبت می کنند مثل خلیج عربی....
می بینی اش نشسته کناری
و خود را در عبایی عربی پیچانده
منتظر تا نمازی بخواند...
آمبولانس می رسد
و درب غسالخانه غوغا
چشمانش برقی می زند...
رزق امروز رسیده...
همین هفته قبل
خوشحال بود و خندان
دو روز دیگر عروسی پسر کوچکش بود
کارت دعوت را همان جا داد و رفت...
***
دو روز می گذرد از عروسی که برگزار نشد
تا ساعت 12 ظهر امروز روی تخت بیمارستان و
حالا مهمان خدا...
دایی جان ، سلام مرا به خدا برسان!
اینجا را خواند...
نمی دانست اینجا را می نویسم
تا خودش را بشناسد!!
از خود پرسیدم بارها
مگر امریکایی ها هم چهارشنبه سوری دارند؟
جواب را در روزنامه های کثیرالانتشار یافتم.
سربازی امریکایی 16 زن وبچه افغان را به اتش کشیده بود.
..........................پی نوشت:
ثانیه ای از پنجره ی ماشین
همجواری با عراق نیست بلکه
دعای دانش آموزانی است که حال مدرسه رفتن ندارند!!