عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۲۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روضه» ثبت شده است

برای علی اکبر

تو را آنگونه تقسیم کردند

تا به همه برسد پیغمبر...


۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۲۵ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

انگشتر و رازهایش

می دانی چرا  غارت انگشترش /ممکن نبود جز با انگشت؟

احساسی می گوید/تا بیعت نگیرند از او  ،بعد شهادت

دستانش را مشت کرده بود حسین!


۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۵۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

مقطع الاعضا


 

وقتی نتواستند روی تو قیمت بگذارند...

هرکس تکه ای  کند از تو،

حسین جان

۱۶ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۹:۵۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سبحان الله

بارها و بارها انجام دادند ...

رفت و آمد از مسیر بدنت..

چرا که به جای صدای شکستن استخوان ها

از بند بند جسم شریفت

می شنیدند

سبحان الله!

۱۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۰:۴۵ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

فصل شکار

می زدند.

می افتاد.

و به زحمت ، دوباره بلند می شد

می زدند و نعره می کشیدند

"خودت را نشان بده ترسو...

این حسین توست

کجایی پس؟

"

آسمان را نگاه می کردند

و باز ضربه ای  به حسین...

و  او دوباره بلند می شد

ولی این بار

روی زانوها...

حسین را طعمه قرار داده بودند

برای شکار خدا...

۱۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۷:۵۴ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

عطش


از عطش...

جگرش  حسنی شد حسین

۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۳۳ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

وداع

گفتند تا با خانواده اش وداع می کند

کارش را تمام کنید

این شد که زینب سیر حسینش را ندید...

۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۲۳:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

صیدکوفیان

دور امام را ببین

کوفیان به جان هم افتاده اند...

ماجرا این است

همه می خواهد با صیدشان

عکسی به یادگار بیاندازند...

۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۵۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

منبت کاری

به وسعت تمام کنده کاریهای ذوالفقار...

منبت کاری کردند حسین را...

۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۸:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

چند اشرفی...

خطبه هایش داشت ،کار کوفیان را می ساخت...

کسی گفت "می توانم دهانش را ببندم

خرجش چند اشرفی است..."

بی درنگ چند کیسه انداختند پیش پایش

همه دیدند ناگهان  نشست

تیری بر دهان حسین...

۱۱ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۴:۱۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام