عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باران» ثبت شده است

فقط شهادت

باران حق دارد نبارد

گناه این شهر

با آب آسمان هم

پاک شدنی نیست.

فقط شهادت می تواند

کاری برای این شهر کند.

۰۹ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۴۲ ۰ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین لام

زمزمه های خیانت

عشق، زیر باران  زمزمه های خیانت را سرود!
۱۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۰:۲۶ ۱ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین لام

انتخابات92

در انتخابات ریاست جمهوری
نه به سیاست مداران کهنه رای می دهم
نه دیگر هرگز به چهره های جدید...
نه فرماندۀ جنگ و نه شهردار تهران!
نه اصلاح طلب نه اصول گرا!
نه عمامه سیاه نه سفیدش!
نه یار امام و نه نخست وزیرش...!
ادامه مطلب...
۱۸ اسفند ۹۱ ، ۰۱:۲۹ ۳۴ نظر موافقین ۱۷ مخالفین ۰
عین لام

راز باران


هرگاه در تعزیۀ اهل آسمان
به صحنۀ تیر خوردن مشک می رسند
ابرها نقش مشک عباس را بازی می کنند!
آری از "باران" بیشتر برایتان بگویم؟!

۲۶ دی ۹۱ ، ۱۲:۳۲ ۲ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰
عین لام

باران

باران می آید و من

مرور می کنم خاطرات تیر بارانت را...

هر قطره یک تیر!

۰۵ آبان ۹۱ ، ۲۳:۲۲ ۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
عین لام

دوش!

کارش به کجا رسیده

دوصندلی می گذارد

و چترش را باز می کند...

و خاطرات روزهای بارانی را

زیر "دوش حمام" مرور می کند

۱۷ شهریور ۹۱ ، ۱۰:۲۰ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

نمازباران

آسمان چشمانم

مدتهاست

باران به خود ندید...

شاید نماز بارانی

باید...!

۱۵ شهریور ۹۱ ، ۱۹:۵۳ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام

زیرآفتاب

من عشق را زیر آفتاب سوزان کربلا یافتم نه زیر باران!!

پی نوشت:

قابل توجه او که گفت

عشق را زیر باران باید جست!

۰۹ شهریور ۹۱ ، ۲۳:۳۵ ۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

تکلیف

کشاورز برای باریدن دعا کرد

و کوزه گر برای نباریدن...

تکلیف خدا چیست این وسط!!

۱۶ تیر ۹۱ ، ۱۷:۲۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

دیر فهمیدم...

اولین بار بود

آن روز بارانی

من و تو

آنقدر بهم نزدیک...

چه خوش خیال

منِ ساده!

نمی دانستم زیر چتر آمده ای

نه پیش من!!

۰۱ تیر ۹۱ ، ۱۱:۴۵ ۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام