شکستن تحریم

عباس نشان داد

فقط با زدن به دل دشمن می شود

تحریم را شکست!

فرات شهادت دهد...

شکست های عشقی

شکست های عشقی

از اینجا شروع شدند که

عاشق می شویم و بعد

تازه دنبال دلیل می گردیم...

ترمیم شخصیت

برای ترمیم شخصیت خودش

شخصیت این و آن را شکست...

کاش لااقل می شد کمی ترمیم!

تقدس!

خدایا تقدسی که تو را از من دور کند،خواهم شکست!
این روزها احساس می کنم با قدسی کردنت بین ما فاصله انداختند...

انتقام بت ها

بت هایی که از دست ابراهیم و محمد و علی
جان سالم به در برده بودند!
انتقام شکسته شدن اجدادشان را
با شکستن پهلوی زهرا گرفتند!

دل شکسته!

زهرا برای علی هم
هم دلش شکست
هم سینه اش...!

شکستن بت ها از نگاه من!

بت ها را دعوت کرد
به دین خدا
جز آنکه پذیرفت
مابقی  را شکست!
بت بزرگ  پیش خود گفت
"باید جبران کنم  گذشته  را"
پس  بلند صدا زد
"تبر را بر دوش من بگذار
برو تا نیامده اند
برو ابراهیم...!"

محاصره

عاشورا بارها
با شکستن محاصره
حسینیان را
نجات داد عباس.
حالا حسین را
محاصره کرده اند...
با احتیاط حلقه تنگتر می شود
کوفیان هنوز با ترس و لرز
علقمه را نگاه می کنند!

فرق کوچکی و بزرگی ات

کوچکتر که بودی

تا  شکست می خوردی

بازی را بهم می ریختی!!

و حالا که  بزرگ تر شده ایی

خودت بهم می ریزی

از شکست ها!!

افسانه

شکستن افسانه شکست ناپذیری ات افسانه ای بیش نیست.