از هنرهای دستی کوفه !
زدن زخم روی زخم حسین...
۰۲ آذر ۹۱ ، ۱۸:۰۲
۲
۰
عین لام
حسین
دوبار عزادار
پیامبر میشود
یکبار مدینه
و بار دیگر
کربلا...
پی نوشت:
أشبَهُ النّاسِ خَلقاً وخُلُقاً ومَنطِقاً
بِرَسولِکَ صلی الله علیه وآله
۰۲ آذر ۹۱ ، ۱۴:۳۸
۵
۰
عین لام
محمد آمده بود یاری حسین
و کوفیان برای اینکه عذاب وجدان نگیرند
می گفتند "علی اکبر"ست!!
پی نوشت:
نوشته های مرتبط
۰۲ آذر ۹۱ ، ۱۴:۳۱
۴
۰
عین لام
حتی مناجاتت با حق
کفر کوفیان را بالا آورده بود
خواستند ساکتت کنند
که دهانت پر خون شد!
۰۲ آذر ۹۱ ، ۰۱:۴۲
۳
۰
عین لام
حاجی شش ماهۀ حسین
قنداقه ات در مکه
لباسِ احرامُ
در کربلا
کفن می شود...
و من حیران مانده ام
حجت را تبریک بگویم
یا شهادتت را...؟
و یا به حسین
تسلیت...؟!
۰۲ آذر ۹۱ ، ۰۱:۳۴
۳
۰
عین لام
گفت حسین
"گناه من چیست؟!"
گفتند بی گناهی...!
۰۱ آذر ۹۱ ، ۲۰:۰۸
۳
۰
عین لام
حسین شش ماهه را
تا بر دست بلند کرد
کوفیان گفتند
"بازهم غدیری دیگر...؟!
نکند باز، من کنتم مولا...!؟!"
همین شد
که علی را نشانه گرفتند
به انتقام غدیر...!
پی نوشت:
نوشته های مرتبط
۰۱ آذر ۹۱ ، ۲۰:۰۷
۴
۰
عین لام
بعد عباس
شش ماهه
خود رفت میدان
تا برای مادر
آبی بیاورد...
۰۱ آذر ۹۱ ، ۲۰:۰۲
۲
۰
عین لام
گفته اند یک قطره اشک
برای حسین "وجبت له الجنه..."
و گاهی که این قطره
دیر سرازیر می شود
با خود می گویم
شاید خدا می خواهد
به بهانۀ انتظار یک قطره اشک
تا آخر قصۀ را بشنوم
تا بفهمم او چه کرده برای خدا...
۰۱ آذر ۹۱ ، ۱۹:۲۲
۲
۰
عین لام
از عطش
آتش گرفته بود شش ماهه...
برای همین حرمله او را
با سه شعبه خاموش کرد!
۰۱ آذر ۹۱ ، ۱۵:۰۵
۵
۰
عین لام