عین لام

روزهایی اینجا نفس تازه کردم...و روزهایی نفس نفس زدم اینجا...اینجا بوی خاطره میداد و حالا خاطره هایم را تخریب می کند انگار...تخریب چی خوبی می شوی (یا اصلأ هستی اخوی) خدانگهدار...به رسم خوبی هایی هم که کردی تشکر...اما اینقدر لذتها و دوست داشتنی های مان سیبل آدمها شده اند و چیزی از آنها باقی نمانده...که دیگر طاقتی برای از دست رفتن باقیشان نیست برادر من!روزهایت پر از امید...عین لام:وقتی دلم دست دیگری استنمی توانم بگویمبرایت دلتنگ می شوم.

نه تو رو به خدا نرومن بی تو نمی تونم ...اگه تو بری دیگه دلیلی برای بودن من هم نیست.پس خواهش میکنم بمونبی وفا اگه تو بری من به کی بخندم بعد از این؟!

در این راه طولانی که ما بی‌خبریمو چون باد می‌گذردبگذار خرده اختلاف‌هایمان با هم باقی بماندخواهش می‌کنم! مخواه که هر دو یک آواز را بپسندیمیک ساز را، یک کتاب را، یک طعم را، یک رنگ راو یک شیوه نگاه کردن رامخواه که انتخابمان یکی باشد، سلیقه‌مان یکی و رویاهامان یکی.هم‌سفر بودن و هم‌هدف بودن، ابدا به معنی شبیه بودن و شبیه شدن نیست.و شبیه شدن دال بر کمال نیست، بلکه دلیل توقف است.

ولی دل ما تنگ می شود! نارون جان اینجا همه نظرات شخصیشونو می نویسن وحی منزل که نیست.ضمن اینکه دلیل نمی شه که حالا نظر ایشون در بعضی از موارد با شما یکی نیست شما صورت مساله رو پاک کنی .مساله مدار باش نه مساله گریز. فکر نمی کنم بی احترامی در اینجا به شما صورت گرفته باشد که بخوای بری.این جملاتو فکر می کنم دوباره باید یادآور بشم که:بیا بحث کنیم.بیا معلوماتمان را تاخت بزنیم.بیا کلنجار برویم .اما سرانجام نخواهیم که غلبه کنیم.بحث، باید ما را به ادراک متقابل برساند نه فنای متقابل.من و تو حق داریم در برابر هم قدعلم کنیم و حق داریم بسیاری از نظرات و عقاید هم را نپذیریم بی‌آن‌که قصد تحقیر هم را داشته باشیم .عزیز من! بیا متفاوت باشیم. لطفا بمان.علی آقا بسیار بچه مومن و پاکیه .