عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گربه» ثبت شده است

کوچه

دعا کردم

"خدایا

شرِّ گربه های کوچه را

از سرمان کم بفرما"

دعا مستجاب شد و

کوچه را "موش" برداشت!!

۳۰ شهریور ۹۱ ، ۱۳:۱۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

چندپرسفید...

بعد دعوای ان شب کبوترها

و کتک کاریهای خانوادگی!!

چشمان کبوتر خانوم کور شد...


گویا دیشب می خواسته از این ور باغچه برود آنطرف

آقای گربه دستش را می گیردو می گوید

 "افتخار همراهی می دهید...!"

او هم از لج جفتش ، دست گربه را محکم فشار میدهد

صبح فقط بال هایش مانده بود و

چند پر سفید!!

۳۱ مرداد ۹۱ ، ۲۳:۰۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

همه چیز تمام شد.

گربه های کوچه برخلاف

شبهای قبل

 پلاستیک آشغال ما را پاره نکرده بودند

 چرا که امشب

درب خانه گذاشتم

 خاطرات با تو بودن را...

۰۸ خرداد ۹۱ ، ۲۲:۴۱ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

گربه

شیر بی اعتماد به نفس را گربه می گویند.

۰۳ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۶:۴۴ ۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
عین لام