عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

غربت تو

تا مرا صدا زدند

سرباز امام زمان

معنا شد برایم غربتت...

۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۸:۰۴ ۶ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
عین لام

حسینی ماندن...

از حسینی شدن حرف نمی زنم
حرف حساب این است
حسینی ماندن...!

چرا که کوفیان حسینی شدند

اما حسینی نماندند!

۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۳۳ ۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عین لام

الحمدلله!

حسین

از مدینه می رود

و صدا بلند می شود

"الحمدلله...!"

۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۹ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین لام

سینه زنی مامون!

قاتل امام رضا

در تشیع امام

یقه پاره می کند...



۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۵:۱۱ ۰ نظر موافقین ۹ مخالفین ۰
عین لام

جنگ ادامه دارد



۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۲:۱۷ ۴ نظر موافقین ۷ مخالفین ۰
عین لام

مادر شهید


ضریح آمد

تا شود دلخوشی

این مادر شهید

که هنوز نیامده پسرش...!


۱۸ آذر ۹۱ ، ۱۰:۳۸ ۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عین لام

اندازه علاقه ام

به همان اندازه

که بدت می آید از من

دوستت دارم!

۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۱:۰۲ ۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱
عین لام

سکوتش...

پسر عمر با "سکوتش"

خلافت یزید

و کشتن حسین را

مهر تایید زد...!


پی نوشت:

  • سپاه باطل را

مجهز به سکوت خود

نکنیم!

  • یک چک صدهزار درهمی

قیمت عبدالله بن عمر بود!

و قیمت ما؟


  • فتح البارى: 13/ 60
۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۰:۳۲ ۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عین لام

حسادت بی پدرها

آنان که پدرشان نامعلوم بود
از اینکه حسین پدری دارد
چون  "علی"
زورشان می امد
پس حسادت این بی پدرها
بپا کرد برای حسین
قتلگاهی...
۱۸ آذر ۹۱ ، ۰۰:۲۲ ۰ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
عین لام

گناه من

گاه که گناه می کنم

خود را سوار اسب می بینم و

تو را در قتلگاه...!

۱۷ آذر ۹۱ ، ۲۳:۲۷ ۱ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
عین لام