گریۀ ماهی ها

گریه ماهی ها بر تو

همان بیرون افتادن از آب است....

راز

عزرائیل تو دست نگهدار...
روح حسین را
خدا قبض می کند
تا راز یکی بودن این دو فاش نشود!

بهانۀ بیعت

بیعت با یزید

بهانه ای بیش نبود

گفته بودند

"حالا بیعت کندحسین

بعد تصمیم می گیریم

با او چه کنیم!!"

راز اشک

کسی که بیهوش است
به صورتش آب میزنند
تا به هوش آید

این است راز اشک بر حسین....!

خجالت شش ماهه

شش ماهه

برنگشتن عمو را

از چشم خود می دید...

خجالتش از شهادتش پیداست!!

ساقی لب تشنه

وقتی شش ماهه را نشد...!

حتی تلاش کرد حسین

تا "ذوالجناح" را

سیراب کند

اما باز هم نشد!

جان حسین

امام جانش را برای هدایت من فدا کرد...

کاش می فهمیدم...

نگران کعبه

خواست

کنار خانۀ خدا

کشته نشود...

نگران از رونق افتادن

کعبه بود حسین....

پی نوشت:

رفتی بپاس حرمت کعبه به کربلا 
شد کعبه حقیقی دل، کربلای تو

یادگاری

هر روز می رفت بقیع

بساط روضه را به پا می کرد...

این هیئت هفتگی

یادگار ام البنین است!

پیروزی حسین

آنان که
پیروزی را
غلبه در جنگ نامیدند
پیروزی حسین را
که همان رضایت خدا باشد نفهمیدند...!