عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۲۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روضه» ثبت شده است

آب تنی

عصر عاشورا کوفیان به آب زدند

نه اشتباه نکن!

آب تنی نمی کنند

در حال شستن  سر اصحاب و بچه های حسین نند...

...............پی نوشت:

آهی سوزان بر مزار شهید ص  142

۰۳ فروردين ۹۱ ، ۱۸:۲۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

زخم پیش رو...

تمام زخم ها از پیش رو بود...

و این یعنی لحظه ای حسین به دشمن پشت نکرده

گفتند نباید کسی از این داستان بو ببرد

پس با اسبها  بر پشتت تاختند...

۰۳ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۵۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

چشم اسبها...

می دانند حیوانات هم حاضر نیستند

تنت را لگد مال کنند

پس چشم اسبها را بستند...

۰۳ فروردين ۹۱ ، ۱۰:۲۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

پاییز کربلا

عصر عاشورا

فراری در کار نبود

به سمت چون تویی باید دوید

وگوشواره ها چون دستان عباس یکی یکی...

در پاییز نبودنت سقوط می کنند.



۰۳ فروردين ۹۱ ، ۰۰:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

عمامه

عمامه را که می ربودند

می گفتند:

حسین را چه به عمامه رسول الله!

۲۹ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۵۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سوغات

سینه را سپر کرد در بارش تیرها

" اینجا

یکی هم اینجا

اینجا را یادتان رفت"

 تیر اندازها نگاه بهم می کنند متحیر

خدایا حسین چه می گوید؟

بیچاره ها نمی دانند دارد 

سوغاتی می برد برای خدا

هرچه زخمی تر بهتر...


۲۹ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۵۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

رازهای کربلا از نگاه من

انگشترت چشمش را حسابی گرفت...

وقتی به دستش کرد

به رازی پی برد...

این انگشتر فقط به دست حسین می آید

چنین شد که فکری شوم از خاطرش گذشت.

برای فروش ،نیاز دارد به انگشت...

پس خجرش را بیرون کشید...


۲۹ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۱۱ ۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

تعارف شوم

برای کشتن تو به هم تعارف می زدند...

"بسم الله..."

۲۷ اسفند ۹۰ ، ۱۷:۰۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

منبر

گفتند زودتر بجنگیم و کارش را بسازیم.

 حوصله نداریم

حسین برایمان منبر برود!

۲۴ اسفند ۹۰ ، ۲۲:۰۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

لبخند آخر

آمده بود تو را بکشد حسین

تو او  را کشتی.

کابوس شبهایش شده

لبخند اخرت.

۲۴ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام