عین لام

کوتاه نوشته هایی به کوتاهی عمر..

۲۲۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روضه» ثبت شده است

انعام کوفیان

پیراهنت را به تن کرد...

چندسوال اشک اور

و نتیجه ای...

که خدا به دادمان برسد


 لباس خونی ست..

پر از جای شمشیر و تیر و نیزه...

قیمتی هم نبوده

جامه ای کهنه...

قصدش را نمی فهمم

چرا به تن کرد پیراهنت را؟

فقط یک احتمال می دهم

می خواسته ادای تو را در بیاورد حسین


برای مسخره کردنت خوب انعام می دهند کوفیان!!!

.......................................پی نوشت:

مقدمات سوال با سند و معتبر

نتیجه حدس و گمان بنده است.

۲۲ اسفند ۹۰ ، ۰۴:۳۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

موجودی

 

"از موجودی خزانه بگو"

مسئول خزانه داری یزید را گفتند.

گفت سر یریده حسین.

.....................................سند:

مثیرالاحزان ص 106

۲۱ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۴۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

تنهاباقیمانده

شش ماهه  را به سمت کوفیان گرفت.

داشت می گفت

"ای قوم تنها این کودک برایم مانده..."

که لحنش عوض شد و گفت

"این را هم گرفتید..."

۲۱ اسفند ۹۰ ، ۱۰:۰۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

خواب پیامبر

از خواب با گریه پرید...

با هق هق

اولین باری است که  پس از رحلت

خواب پیامبر را می بیند

اما چرا  رنگ به رخسار ندارد

گریان و خاک آلودست نبی

 گفته بود  ام سلمه

از شب تا صبح

 قبر می کندم برای حسین واصحابش!

پی نوشت:

شیخ صدوق الامالی ص 202

۱۹ اسفند ۹۰ ، ۱۱:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

لباس پاره

گفت پیش خدا می روم

هرچه دارم برای شما

حتی این لباس پاره...

................................پی نوشت:

ما می گوییم غارت کردند حسین را...

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۲۱:۰۷ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

روضه ی مکتوب

بنی اسد آماده بود خاکسپاری

امکان جابه جایی بدن حضرت نبود.

از کثرت جراحات وارده

همانجا خاکش کردند که افتاده بود

سوال من این است

از ضریح تا قتلگاه فاصله ای است

پس...

یا هنگام غارت کشیده اند حسین را بر زمین

یا کار اسبان بوده است

........................................پی نوشت:

این پست نظر ندارد،اشک دارد.

۱۸ اسفند ۹۰ ، ۰۰:۳۶ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

از غارت

وقتی سواران به سوی خیمه ها تاختند

گوشواره ها از ترس

به گوش دخترانت چسبیدند.

۱۷ اسفند ۹۰ ، ۲۰:۲۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

امام و ماموم

می دانست عمو رفتنی است زیر سم اسبان...
 قاسم هم اقتدا کرد پیشاپیش...
۳۰ بهمن ۹۰ ، ۱۵:۲۳ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

طاقت خدا

خدا طاقت از دست می دهد/

و برای شنیدن نامش/

از حنجر تو/

تیروخنجر را روانه می کند./

۲۹ بهمن ۹۰ ، ۱۰:۴۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام

سجده ی خونی

پیشانی را شکستند

تا کسی جای سجده هایت را نبیند...

۲۷ بهمن ۹۰ ، ۰۹:۲۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
عین لام